چگونه می توانیم از بسته شدن راه خروجی آب در ماشین لباسشویی اتوماتیک جلوگیری کنیم؟

۳ بازديد
برای جلوگیری از مسدود شدن یا بسته شدن خروجی آب ماشین لباسشویی اتوماتیک، این مراحل پیشگیرانه را دنبال کنید:
فیلتر را به طور منظم تمیز کنید: فیلتر (اغلب در نزدیکی پمپ تخلیه قرار دارد) پرزها، موها و اجسام کوچک را جمع می کند. تمیز کردن آن هر ماه یا بیشتر به جریان روان آب از طریق خروجی کمک می کند.
پیچ خوردگی در شیلنگ تخلیه را بررسی کنید: مطمئن شوید که شلنگ تخلیه به درستی قرار گرفته است و خمیده یا خم نشده است، زیرا این می تواند جریان آب را محدود کند. آن را طوری تنظیم کنید که مسیر مستقیمی به سمت زهکشی داشته باشد.
اجتناب از بارگذاری بیش از حد: بارگذاری بیش از حد دستگاه می تواند باعث جمع شدن پرز، الیاف پارچه و زباله شود که ممکن است به مرور زمان خروجی را مسدود کند. ظرفیت بار مشخص شده توسط سازنده را دنبال کنید.
از مقدار مناسب مواد شوینده استفاده کنید: مواد شوینده اضافی می تواند منجر به تجمع بقایای داخل دستگاه شود و به مرور زمان خروجی را مسدود کند. فقط از مقدار توصیه شده استفاده کنید، به خصوص در ماشین های با راندمان بالا.
شستشو با آب داغ یا سرکه: به طور دوره ای یک چرخه شستشوی خالی را با آب داغ و یک فنجان سرکه سفید اجرا کنید. این به حل شدن هر گونه باقی مانده صابون یا زباله در خروجی و شلنگ کمک می کند و آنها را شفاف نگه می دارد.
پمپ تخلیه را بررسی و تمیز کنید: گاهی اوقات پمپ تخلیه ممکن است با اشیاء کوچک (مانند سکه یا دکمه) مسدود شود. دفترچه راهنما را بررسی کنید تا پمپ تخلیه را پیدا کرده و بررسی کنید و هرگونه انسداد قابل مشاهده را پاک کنید.
یک پرز گیر روی شلنگ تخلیه نصب کنید: اگر ماشین لباسشویی شما فیلتر پرز داخلی ندارد، یک پرزگیر را به انتهای شلنگ تخلیه وصل کنید. این زباله ها را قبل از رسیدن به خروجی می گیرد و به پاک نگه داشتن آن کمک می کند. انجام این مراحل می تواند به جلوگیری از گرفتگی، حفظ جریان روان آب و افزایش عمر ماشین لباسشویی کمک کند. برای فروش اینترنتی قطعات ماشین لباسشویی اینجا کلیک کنید.

نگاهی به مقاومت حزب‌الله از 1982 تاکنون

۲ بازديد
جنبش مقاومت حزب‌الله، در 42 سال اخیر تاریخی دارد که برای فهم تحولات کنونی، مراجعه به آن حیاتی است. تاریخ، بهترین سکویی است که بر فراز آن می‌توان تحلیلی پخته و واقع‌گرایانه از تحولات به دست آورد.
گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، بیش از یک سال از آغاز نبرد حزب‌الله تحت عنوان «پشتیبانی از غزه» گذشته و این گروه مقاومت تعدادی از رهبران و فرماندهان رده بالای خود از جمله شهید «سید حسن نصرالله و شهید «سید هاشم صفی الدین» را از دست داده است.انفجار پیجرها و بیسیم‌ها، ترور فرماندهان، بمباران شدید ضاحیه بیروت، نابودی کامل چندین روستا و آوارگی حدود 200 هزار نفر از جنوب، همزمان با فشارهای سیاسی داخلی علیه حزب‌الله و مواضع برخی گروههای سیاسی که پیش از این متحد حزب‌الله محسوب می‌شدند، برخی را به این تحلیل رسانده که حزب‌الله ضربات مهلکی خورده و اگر از بین نرود، حداقل به شدت تضعیف خواهد شد.تاریخ معاصر لبنان و حزب‌الله پاسخی خلاف این تحلیل دارند که در ادامه می‌خوانیم.حزب‌الله، زاییده‌ای از دل بحرانحزب‌الله در سال 1982 در شرایطی تشکیل شد که رژیم اسرائیل نیمی از لبنان را با هدف اخراج نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات در اشغال خود در آورده و تا بیروت پیشروی کرده بود (حزب‌الله در سال 1985 به طور رسمی اعلام موجودیت کرد). لبنان غرق در جنگ داخلی بود؛ نیروهای چند ملیتی در لبنان مستقر شده بودند.در ششم ژوئن 1982ارتش اسرائیل تهاجم گسترده‌ای را از زمین، هوا و دریا به لبنان آغاز کرد و به سرعت و بدون برخورد با مقاومت چندانی تا دروازه‌های بیروت پیشروی کرد و بخش‌هایی از دومین پایتخت یک کشور عربی را (پس از بیت‌المقدس) به اشغال خود در آورد.نیروهای فلسطینی در نهایت زیر فشار نظامی اسرائیل مجبور به خروج از لبنان و انتقال به تونس و برخی کشورهای دیگر شدند؛ آمریکا و اسرائیل امید داشتند که با اخراج نیروهای فلسطینی، لبنان دیگر مزاحمتی برای اسرائیل ایجاد نکند.
«رونالد ریگان» رئیس‌جمهور وقت آمریکا در اول سپتامبر 1982در نطقی در این مورد گفت: ««انتقال نیروهای فتح از بیروت به پایان رسیده است. اکنون ما می‌توانیم به لبنان کمک کنیم تا خرابی‌های جنگ را ترمیم کند. لبنانی متحد و یک پارچه عاملی‌ست مهم برای تحقق آرزوی ما در برقراری صلح در منطقه».بنابراین در شرایطی که مصر در سال 1979 با امضای توافق کمپ دیوید، دیگر تهدیدی برای اسرائیل به شمار نمی‌رفت و نیروهای فلسطینی از اردن اخراج شده بودند؛ خروج این نیروها از لبنان، برای اسرائیل و آمریکا چنین تصوری ایجاد کرد که کار مقاومت دیگر تمام است.در این برهه بود که مقاومت حزب‌الله با تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی ایران تشکیل شد و دوره‌ای نوین در مقابله با توسعه‌طلبی‌های اسرائیل را آغاز کرد.جوانان لبنانی از کوچه و پس کوچه‌های جنوب بیروت، از روستاهای جنوب لبنان و بقاع گرد هم آمدند؛ در همان ابتدا مانع اشغال جنوب بیروت شدند و 40 روز محاصره ارتش اشغالگر را تاب آوردند.بزرگترین عملیات حزب‌الله در این دوران را می‌توان عملیات استشهادی شهید «احمد قصیر» جوان 17 ساله لبنانی بر شمرد که در 11 نوامبر 1982( 20 آبان 1360) با خودرویی مملوء از مواد منفجره به ساختمان حاکم نظامی اسرائیل در شهر صور کوبید و 71 سرباز اسرائیلی و مأمور شاباک را به هلاکت رساند.این عملیات حزب‌الله زلزله سیاسی و اجتماعی را در اسرائیل به راه انداخت و دولت این رژیم یک روز عزای عمومی اعلام کرد. در روزهای اولیه هیچ یک از ارکان اسرائیل نمی‌خواستند باور کنند که این عملیات توسط مقاومت لبنان صورت پذیرفته است. به نحوی که در میان ناظران و تحلیل‌گران و حتی مقامات اسرائیلی این گمان می‌رفت که این انفجار ناشی از یک سانحه بوده باشد.
شهید «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان در یکی از سخنرانی‌های خود در سال ۲۰۱۳ عملیات «احمد قصیر» را آغاز پیروزی مقاومت اسلامی برشمرد و گفت: «این عملیات اشغالگران رژیم صهیونیستی را بر روی ریل شکست قرار داد. ما به این عملیات به عنوان نقطه عطفی نگاه می‌کنیم که آغازگر عملیات استشهادی و اقدامات نظامی حزب الله لبنان بوده است». پس از شهید «احمد قصیر» شهدایی چون علی صفی الدین، عامر توفیق کلاکش، هیثم صبحی دبوق، عبدالله عطوی، اسعد حسین برو، ابراهیم ظاهر، عباس دیب الوزواز، صالح غندور، علی منیف اشمر، بلال محمود الاخرس و عمار حسین حمود بخشی از مجاهدین حزب‌الله لبنان بودند که جا پای احمد قصیر گذاشتند و عملیات مختلفی را برای اخراج نیروهای اشغالگر از لبنان ترتیب دادند.ذکر این نکته نیز ضروری است که مقاومت لبنان تنها با اشغالگران اسرائیلی نمی‌جنگید، بلکه با مزدورانی مارونی نیز طرف بود که تحت عنوان «ارتش جنوبی لبنان» (ارتش لحد) سلاح و تجهیزات از رژیم اسرائیل دریافت کرده و بازوی نظامی این رژیم در جنوب لبنان بودند.
اما اوج نبردهای مقاومت حزب‌الله از سال 1991 به بعد طی 9 سال بعد، چنان عرصه را بر ارتش اسرائیل تنگ کرد که «ایهود باراک» کاندیدای نخست وزیری این رژیم، با شعار عقب کشیدن ارتش از لبنان، موفق به جلب آرای عمومی شد.حاصل کمین‌های روزانه رزمندگان حزب‌الله و عملیات‌های استشهادی، جنازه نظامیانی بود که درون تابوت‌ها که در تل آویو و حیفا به خاک سپرده می‌شدند.در این میان «ایهود باراک» تلاش داشت با کارت خروج از لبنان، امتیازات سیاسی عمده‌ای را کسب کند و شرط و شروط‌هایی را گذاشت، اما حزب‌الله نیز به موازات آن به حدی عرصه را بر ارتش اشغالگر تنگ کرد که اسرائیل ناگهان برنامه مرحله‌بندی شده یک عقب‌نشینی یک طرفه و بدون هر شکلی از مذاکره و امتیازگیری را (برای نخستین بار در تاریخ مجعول خود) اعلام کرد و مطابق مراحل و حتی چند ساعت زودتر، از جنوب لبنان عقب کشید. 9 سال جنگ متمرکز، صبورانه، از روی اصول جنگ های پارتیزانی و توأم با پایبندی سرسختانه به شعار «هرگونه سازش و مذاکره با دشمن، ممنوع»، نتیجه ای خیره‌کننده به بار آورد.
بنابراین در دوره‌ای که آمریکا و اسرائیل گمان می‌کردند با اخراج نیروهای جنبش فتح از لبنان و استقرار دولتی غرب‌گرا و وابسته و تشکیل گروهک‌های نظامی همسوی مارونی توانسته‌اند لبنان را خنثی کرده و تحت سیطره خود در آورند، این حزب‌الله بود که با ارائه مدلی بی نظیر از مقاومت و جنگاوری، لبنان را از اشغال رهانید و به اصلی‌ترین پایگاه پشتیبانی از فلسطین تبدیل کرد.

نبرد اشغالگران با اشباح

آزمون دوباره مقاومت در سال 2006 (1385) آغاز شد؛ اسرائیلی‌ها برابر آن چه بعدها اذعان کردند، در صدد بودند در سالگرد حادثه 11 سپتامبر 2001 نیویورک، ضربه‌های ویرانگری بر پیکر مقاومت لبنان وارد نمایند؛ اما حزب‌الله لبنان در یک عملیات پیش‌دستانه، جنگ را در روز 22 تیرماه 1385 یعنی حدود دو ماه قبل از اجرایی شدن طرح عملیاتی این رژیم از طریق یک عملیات محدود در مرز نبرد را آغاز کرد که طی آن ضمن انهدام چند نفربر زرهی اسرائیلی 8 نظامی این رژیم کشته و دو نفر از آنان به اسارت در آمدند.جنگ چند ساعت بعد با ورود جنگنده‌های اسرائیلی به آسمان لبنان و انهدام چند نقطه مهم آغاز شد ولی اکثر ناظران آن را واکنشی محدود تلقی کردند اما عملیات نیروهای اسرائیلی با محاصره مرزهای دریایی لبنان در مدیترانه و اعزام حداقل 30 هزار نفر از نیروهای زمینی به شمال فلسطین اشغالی اوج گرفت.در روز سوم باورها به سرعت دگرگون شد و چهره‌ی یک جنگ تمام عیار ظاهر شد.روز چهارم جنگ ناوچه ‌«ساعر5» توسط حزب‌الله لبنان مورد حمله قرار گرفت؛ دهها نظامی اسرائیل کشته و زخمی شدند و ناوچه در آستانه غرق قرار گرفت.با ادامه حملات هوایی، یورش زمینی از روز نهم آغاز شد؛ ارتش اسرائیل با فراخوان هزاران نیروی ذخیره و گسیل تیپ ویژه «گولانی» به مرزهای فلسطین اشغالی تلاش کرد تا از طریق تصرف «بنت جبیل» که اسرائیل آن را پایتخت حزب‌الله می‌خواند مقاومت را وادار به پذیرش خلع سلاح نماید اما برخلاف تصور رژیم صهیونیستی، جنگ زمینی مطلوب حزب‌الله بود چرا که می‌توانست از طریق نبرد نامتقارن، ماشین جنگی رژیم صهیونیستی را از کار بیاندازد؛ در این مقطع اسرائیلی‌ها با صراحت اعلام کردند که سرنوشت جنگ نه در هوا یا دریا بلکه در روی زمین تعیین می‌شود.
حزب‌الله نیز اعلام کرد که ما جنوب را به گورستان صهیونیست‌ها تبدیل می‌کنیم. تاکتیک‌های متنوع، کمین‌ها و استفاده حداکثری از محیط نبرد به نفع خود، باعث شد تا طرح اشغال شهرک «بنت جبیل» به بن بست بخورد.در این میان بعضی از فرماندهان اسرائیلی سختی مواجهه با چریک‌های حزب‌الله را اینگونه تبیین می‌کردند: «اینجا یک جهنم واقعی است»، «ما در بنت جبیل با اشباح می‌جنگیم»، «باید با نیروهایی بجنگیم که آنان را نمی‌بینیم».در این میان کشتار «قانا» رخ داد، روستای «قانا» پیش از آن در سال 1996 شاهد جنایت خونینی از سوی صهیونیست‌ها بود؛ این بار نظامیان این رژیم در روز بیستم جنگ (نهم مرداد 1385) به آسایشگاه اطفال و مردان و زنان معلول و سالخورده حمله کردند و ده ها نفر از آنان را به خاک و خون کشیدند.بلافاصله پس از جنایت قانا، «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه وقت آمریکا که پیش از آن به مقامات نظامی و سیاسی تل‌اویو گفته بود در این جنگ عقب‌نشینی دیده نشده است، به تل‌آویو بازگشت و اعلام کرد: «زمان توقف جنگ فرا رسیده است».پس از آن در حالیکه همچنان نبرد به شدت ادامه داشت؛ مذاکرات برای صدور قطعنامه پایان جنگ آغاز شد.
این قطعنامه در اولین ساعت روز 21 مردادماه 1385 به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید ولی دو روز طول کشید تا طرفین دست خود را از روی ماشه‌ها بردارند و به آتش بس تن دهند.در این جنگ، نخستین بار تلفات نظامیان رژیم صهیونیستی از تلفات طرف مقابل فراتر رفت و در مقابل 74 شهید از اعضای جنبش مقاومت اسلامی لبنان، 117 نظامی و افسر ارشد رژیم صهیونیستی کشته شدند.این در حالی بود که این رژیم در جنگ 6 روزه سال 1967 با ارتش چند کشور عربی شامل مصر، سوریه‌ و اردن، فقط 16 کشته داده بود.منابع نظامی رژیم صهیونیستی اعلام کردند که 245 نظامی اسرائیلی بر اثر صدمه روحی در جنگ 33 روزه دچار بیماری روانی شدند.برتری نظامی اسرائیل به ویژه در ابعاد تسلیحاتی و آموزشی در بخش‌های نیروی هوایی، هوانیروز و زرهی که در جنگ‌های گذشته سهم بسیار مهمی در جلوگیری از گسترش دامنه جنگ به داخل اسرائیل داشتند، در این جنگ فاقد کارایی نظامی بود و نتوانست نقشی در جلوگیری از گسترش دامنه جنگ به داخل اسرائیل داشته باشد.نتیجه نهایی نبرد آن شد که پس از آن، وزیر جنگ، رئیس ستاد و چندین ژنرال ارتش اسرائیل مجبور به استعفا شدند.
بنابراین، تاریخ مقاومت حزب‌الله نشان می‌دهد که این جنبش، در اوج فشار دشمن و تنگناها و در برهه‌هایی که دشمن گمان می‌کرد، توانسته کنترل اوضاع را به دست گرفته، تمامی معادلات را به هم زده و معادله خود را تحمیل کند. (جزئیات بیشتر)این روزها نیز رزمندگان این گروه مقاومت، در عرصه میدان مانع آن شده‌اند که اسرائیل بتواند ترور رهبران حزب‌الله را در عرصه زمین نقد کند.مقاومت این روزهای نیروهای حزب‌الله در مناطق مرزی، بسیاری را شگفت‌زده کرده است؛ بسیاری گمان می‌کردند با ترور سران حزب‌الله، گردان‌های نظامی نیز نای جنگیدن نداشته باشند؛ اما روزانه ویدئوهای متعددی از رزمندگان حزب‌الله منتشر می‌شود که با فریاد «لبیک یا نصرالله» دهها نظامی اسرائیلی را به هلاکت رسانده یا زخمی می‌کنند؛ چنین روحیاتی فارغ از هر چارچوب شناخته شده ذهن معاش‌اندیش انسانی است و با معادلات دنیوی قابل سنجش نیست.